ترند تریدینگ یک استراتژی معاملاتی قدرتمند است که بر شناسایی جهت غالب بازار و همسو شدن با آن تمرکز دارد. اصل اساسی این رویکرد، پرهیز از معامله برخلاف جریان اصلی و در عوض، همراه شدن با قدرت بازار برای کسب سودهای بالقوه بزرگ است.
جهت حرکت محتملتر در این استراتژی، همیشه ادامه روند فعلی فرض میشود تا زمانی که شواهد قطعی مبنی بر بازگشت آن وجود نداشته باشد. در این مقاله، به آموزش ترند تریدینگ میپردازیم و تمام جنبههای آن، از شناسایی روند تا مدیریت ریسک پیشرفته را پوشش خواهیم داد.
روند چیست؟
در بازارهای مالی، «روند» (Trend) به جهتگیری کلی و غالب حرکت قیمت یک دارایی (مانند جفت ارز، سهام یا کالا) در یک بازه زمانی مشخص اشاره دارد. این حرکت هرگز یک خط مستقیم نیست، بلکه شامل مجموعهای از نوسانات (فراز و نشیبها) است که در مجموع، یک مسیر غالب را شکل میدهند. درک روند، سنگ بنای تحلیل تکنیکال است، زیرا به معاملهگران کمک میکند تا جهت اصلی بازار را تشخیص داده و خود را با آن همسو کنند.
اساساً، روند نشاندهنده غلبه خریداران (در روند صعودی) یا فروشندگان (در روند نزولی) در بازار است. زمانی که قدرت خریداران و فروشندگان تقریباً برابر باشد، بازار وارد فاز خنثی یا «رنج» (Sideways) میشود که در آن، قیمت جهتگیری مشخصی ندارد. استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر روند، مانند ترند تریدینگ، بر این اصل استوارند که یک روند، تا زمانی که شواهد قطعی مبنی بر تغییر آن وجود نداشته باشد، به حرکت خود ادامه خواهد داد.
استراتژی ترند تریدینگ چیست؟
ترند تریدینگ (Trend Trading) یا «معاملات مبتنی بر روند»، یک استراتژی معاملاتی محبوب است که بر اصل معروف «روند دوست شماست» بنا شده است. در این رویکرد، معاملهگر ابتدا جهت غالب بازار (صعودی یا نزولی) را شناسایی کرده و سپس تلاش میکند تا معاملاتی در جهت همان روند باز کند. هدف اصلی در این استراتژی، کسب سود از ادامه حرکت روند و همراه شدن با آن تا جای ممکن است، نه پیشبینی نقاط دقیق بازگشت بازار.
این استراتژی در واقع نوعی دنبال کردن روند است. معاملهگران ترند به جای تلاش برای یافتن کفهای قیمتی یا سقفهای قیمتی، منتظر میمانند تا یک روند تثبیت شود و سپس در نقاط مناسب، مانند پولبکها یا شکستهای تاییدی، وارد معامله میشوند.

بخش مهمی از آموزش ترند تریدینگ بر مدیریت معامله و تعیین زمان خروج متمرکز است؛ معاملهگر تا زمانی که نشانههای واضحی از پایان یافتن روند مشاهده نکند، در معامله باقی میماند تا حداکثر سود ممکن را از حرکت بازار کسب کند. برای اینکه با استفاده از ترند تریدینگ به سود برسید، بهترین راه حل حذف احساسات از معاملات است. از این رو تبدیل استراتژی به ربات ترید راه حل مناسبی برای شما است.
باید بدانید که بسیاری از تریدرها برای پیدا کردن روند از اندیکاتور، ربات یا اکسپرتهای مختلفی استفاده میکنند که برخی از آنها را در ادامه توضیح خواهیم داد. اگر علاقهمند هستید که اطلاعات بیشتری دربارهی ربات های معامله گر فارکس کسب کنید، پیشنهاد می کنیم مقالهی “ربات فارکس چیست؟” را مطالعه کنید.
انواع مختلف روند در معاملات فارکس
در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مانند فارکس، روندها بر اساس جهت حرکت قیمت دستهبندی میشوند. شناخت این سه حالت اصلی بازار برای هر معاملهگر ضروری است، زیرا هر کدام نیازمند استراتژی و رویکرد معاملاتی متفاوتی هستند. در ادامه، به توضیح هر یک از این روندها میپردازیم.
روند صعودی
روند صعودی، که به آن «بازار گاوی» (Bull Market) نیز گفته میشود، با حرکت رو به بالای قیمت مشخص میشود. در این حالت، قدرت خریداران بر فروشندگان غلبه دارد و قیمت به طور مداوم سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) ثبت میکند. در ترند تریدینگ، معاملهگران در روند صعودی به دنبال فرصتهای خرید (Long) هستند که معمولاً در زمان اصلاح قیمت به سمت پایین (پولبک) و نزدیک شدن به سطوح حمایتی قبلی، این خرید را انجام میدهند.
روند نزولی
روند نزولی یا «بازار خرسی» (Bear Market)، دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. در این شرایط، فشار فروشندگان بیشتر از خریداران است و قیمت به طور پیوسته کفهای پایینتر (Lower Lows) و سقفهای پایینتر (Lower Highs) ایجاد میکند. معاملهگران روند در این حالت به دنبال فرصتهای فروش (Short) هستند و معمولاً در زمان اصلاح قیمت به سمت بالا (پولبک) و نزدیک شدن به سطوح مقاومتی قبلی وارد معامله میشوند.
روند خنثی یا رنج
روند خنثی، که به آن بازار «رنج» (Range-bound) یا «ساید» (Sideways) نیز میگویند، زمانی رخ میدهد که قدرت خریداران و فروشندگان تقریباً در تعادل است. در این حالت، قیمت جهتگیری مشخصی ندارد و بین دو سطح افقی، یعنی یک سطح مقاومتی (سقف) و یک سطح حمایتی (کف)، نوسان میکند. معاملهگران ترند معمولاً در بازارهای خنثی معامله نمیکنند و منتظر میمانند تا قیمت یکی از این سطوح را با قدرت بشکند (به آن بریکاوت میگویند) و روند جدیدی را آغاز کند.
بیشتر بخوانید: ۰ تا ۱۰۰ استراتژی بریک اوت Breakout
معامله خلاف روند چیست؟
معامله خلاف روند، رویکردی است که دقیقاً در نقطه مقابل ترند تریدینگ قرار میگیرد. در این استراتژی، معاملهگر تلاش میکند تا نقاط بازگشت یا پایان یک روند غالب را پیشبینی کند و در جهت مخالف آن وارد معامله شود. هدف اصلی، شناسایی سقفها در یک روند صعودی (برای فروش) یا کفها در یک روند نزولی (برای خرید) است. این سبک معاملاتی ریسک بالاتری دارد، زیرا معاملهگر اساساً در حال حرکت برخلاف قدرت اصلی بازار است و در صورت اشتباه در تشخیص نقطه بازگشت، ممکن است به سرعت دچار زیان شود.
۲ نوع اصلی ترند تریدینگ کدام است؟
در آموزش ترند تریدینگ، دو رویکرد اصلی برای ورود به معامله در جهت روند وجود دارد که هر کدام استراتژی و زمانبندی متفاوتی را می طلبند:
- معامله بر اساس پولبک (Pullback Trading)
- معامله بر اساس شکست (Breakout Trading)

معامله بر اساس پولبک
در این رویکرد، معاملهگر منتظر اصلاح موقت قیمت در خلاف جهت روند اصلی میماند. به عنوان مثال، در یک روند صعودی قوی، قیمت برای مدتی کوتاه کاهش مییابد (اصطلاحاً پولبک میزند) و به یک سطح حمایتی (مانند یک خط روند، میانگین متحرک یا سطح افقی قبلی) میرسد. معاملهگران ترند این اصلاح را فرصتی برای ورود به معامله خرید با قیمت بهتر و ریسک کمتر میدانند، با این انتظار که روند اصلی صعودی به زودی ادامه خواهد یافت.
معامله بر اساس شکست
در استراتژی شکست، معاملهگر منتظر میماند تا قیمت یک سطح کلیدی مقاومت (در روند صعودی) یا حمایت (در روند نزولی) را با قدرت بشکند. برای مثال، زمانی که قیمت در یک روند صعودی به یک سقف مهم قبلی میرسد و آن را میشکند، معاملهگران بریکاوت وارد معامله خرید میشوند. این رویکرد بر این فرض استوار است که شکست سطح کلیدی، نشانهای از قدرت بالای روند و ادامه حرکت در همان جهت است.
بیشتر بخوانید: یک روش مناسب برای رسیدن به درآمد دلاری، استفاده از ربات کسب در آمد دلاری است، پیشنهاد ما مطالعه این مقاله از الگوهاپرا ست.
مثال ترند تریدینگ در فارکس
فرض کنید یک معاملهگر جفت ارز CADJPY را در تایم فریم ۳۰ دقیقه تحلیل میکند. او مشاهده میکند که قیمت به طور مداوم سقفها و کفهای بالاتر ایجاد کرده و همچنین بالاتر از میانگین متحرک (Moving Average) دوره ۲۰۰ قرار دارد. این شواهد، یک روند صعودی قوی را تأیید میکند. معاملهگر تصمیم میگیرد منتظر یک فرصت خرید در جهت این روند بماند.
پس از مدتی، قیمت یک اصلاح موقت (پولبک) را تجربه میکند و به سطح میانگین متحرک ۲۰۰ که اکنون به عنوان یک حمایت داینامیک عمل میکند، نزدیک میشود. همزمان، این سطح با یک کف قیمتی قبلی نیز همپوشانی دارد. معاملهگر پس از مشاهده یک کندل استیک صعودی تأییدی (مانند پینبار یا کندل پوششی صعودی) در این ناحیه حمایتی، وارد معامله خرید میشود. او حد ضرر خود را کمی پایینتر از این ناحیه حمایتی و حد سود خود را با نسبت ریسک به ریوارد مناسب (مثلاً ۱ به ۲) یا در نزدیکی سقف قیمتی قبلی قرار میدهد و با روند همراه میشود.
کلاسیکترین روشی که میتوانید از طریق آن یک روند را پیدا کرده و فرایند ترند تریدینگ را در آن اجرا کنید، استفاده از پرایس اکشن است. معمولاً زمانی که بازار ساید میشود و در واقع درجا میزند و روندی ندارد، در حال آماده شدن برای شروع یک روند جدید است.
به عکس زیر نگاه کنید. بازار ابتدا در یک محدوده کانال خنثی تشکیل داده است و پس از شکست کانال (Brakeout) و پولبک به همان منطقه، یک ترند نزولی را شروع کرده است.

بعد از آن دوباره یک روند نسبتاً خنثی آغاز شده است و قیمت وارد یک کانال شده و سپس با شکست کانال، دوباره روند نزولی ادامه پیدا کرده است.

حالا بیایید همین روند را با مووینگ اوریج بررسی کنیم، همانطور که در تصویر زیر میبینید، قیمت در ابتدای تصویر سمت چپ بالای مووینگ اوریج آمده است، خود را تثبیت کرده و روند حرکت خود را به صورت صعودی بالای آن ادامه داده است.

اینکه شما از چه روشی استفاده کنید کاملاً شخصی است و باید ببینید با کدام سیستم راحتتر هستید. پیوت پوینتها در دنبال کردن مسیر ترند میتوانند به شما کمک کنند.

به تصویر بالا نگاه کنید، مثلاً در یک مسیر صعودی هر کفی که تشکیل میشود، شما میتوانید استاپ خود را روی کف قبلی بگذارید، چون تا زمانی که ترند ادامه دارد، امکان شکستن کف قیمتی نیست.
اندیکاتورهای اصلی و کاربردی برای ترند تریدینگ در فارکس
اندیکاتورها ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که با پردازش دادههای قیمت و حجم معاملات، به معاملهگران در تشخیص، تأیید و سنجش قدرت روند کمک میکنند. در ترند تریدینگ، از اندیکاتورها نه به عنوان سیگنال قطعی ورود و خروج، بلکه به عنوان ابزاری برای فیلتر کردن نوسانات کوتاهمدت و تمرکز بر جهت اصلی بازار استفاده میشود. این ابزارها میتوانند در شناسایی شروع یک روند جدید، پایان روند فعلی و یا یافتن نقاط مناسب برای ورود در جهت روند بسیار مفید باشند.
در جدول زیر، برخی از پرکاربردترین اندیکاتورها برای معاملات مبتنی بر روند معرفی شدهاند:
| نام اندیکاتور | کاربرد اصلی در ترند تریدینگ |
| میانگین متحرک (Moving Average) | شناسایی جهت روند (صعودی/نزولی) و استفاده به عنوان حمایت/مقاومت داینامیک. |
| شاخص حرکت جهتدار (ADX) | سنجش قدرت روند (نه جهت آن). ADX بالا نشاندهنده روند قوی است. |
| مکدی (MACD) | نمایش رابطه بین دو میانگین متحرک و شناسایی شتاب (مومنتوم) روند و واگراییها. |
| پارابولیک سار (Parabolic SAR) | دنبال کردن روند و ارائه سیگنالهای احتمالی خروج. |
| باندهای بولینگر (Bollinger Bands) | سنجش نوسانات بازار؛ حرکت قیمت در امتداد یکی از باندها میتواند نشاندهنده روند قوی باشد. |
| شاخص قدرت نسبی (RSI) | اگرچه بیشتر برای شناسایی اشباع خرید/فروش استفاده میشود، اما در روندها میتواند در محدوده خود (مثلاً بالای ۵۰ در روند صعودی) باقی بماند. |
| ایچیموکو (Ichimoku) | یک سیستم کامل معاملاتی برای شناسایی روند، سطوح حمایت/مقاومت و سیگنالهای ورود/خروج. |
مزایا و معایب ترند تریدینگ
مانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، ترند تریدینگ نیز مجموعهای از نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. درک این مزایا و معایب به معاملهگر کمک میکند تا تصمیم بگیرد آیا این رویکرد با سبک شخصیتی، میزان تحمل ریسک و اهداف معاملاتی او سازگار است یا خیر.
مزایای ترند تریدینگ
- پتانسیل سود بالا: این استراتژی امکان کسب سودهای بزرگ را فراهم میکند، زیرا هدف آن همراه شدن با حرکات اصلی و طولانیمدت بازار است ( گرفتن روندهای بزرگ).
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب: معمولاً معاملات ترند تریدینگ با تنظیم صحیح حد ضرر، امکان دستیابی به نسبتهای ریسک به ریوارد بسیار خوبی را فراهم میکنند.
- کاهش استرس معاملاتی: از آنجایی که این استراتژی بر روندهای بلندمدتتر تمرکز دارد، نیاز به تصمیمگیریهای لحظهای و مکرر کمتر است و معاملهگر کمتر درگیر نوسانات کوتاهمدت بازار میشود.
- نیاز به معاملات کمتر: به جای انجام دهها معامله در روز، معاملهگر ترند تنها منتظر فرصتهای با احتمال موفقیت بالا در جهت روند میماند که این امر منجر به کاهش هزینههای معاملاتی (مانند کمیسیون و اسپرد) میشود.
معایب ترند تریدینگ
- وین ریت پایینتر: معاملهگران ترند ممکن است تعداد معاملات زیانده بیشتری نسبت به معاملات سودده داشته باشند. موفقیت این استراتژی به این بستگی دارد که سود حاصل از معاملات موفق، بسیار بزرگتر از زیانهای کوچک معاملات ناموفق باشد.
- نیاز به صبر زیاد: شناسایی یک روند قوی و منتظر ماندن برای نقطه ورود مناسب میتواند بسیار زمانبر باشد. همچنین، نگه داشتن یک معامله سودده در طول روند و خارج نشدن زودهنگام، نیازمند انضباط روانی بالایی است.
- کارایی پایین در بازارهای خنثی: این استراتژی در بازارهایی که روند مشخصی ندارند و به صورت خنثی نوسان میکنند، عملکرد ضعیفی دارد و ممکن است منجر به زیانهای مکرر و کوچک شود.
- تاخیر در ورود و خروج: به دلیل ماهیت این استراتژی که نیازمند تأیید روند است، معاملهگران ترند معمولاً ابتدای روند را از دست میدهند و کمی دیرتر از پایان روند از آن خارج میشوند.
تفاوت معامله شکست با ترند تریدینگ در چیست؟
تفاوت اصلی این دو در تمرکز آنهاست. ترند تریدینگ یک استراتژی جامع و بلندمدتتر برای شناسایی جهت غالب بازار و همراه شدن با آن در طول زمان است (مانند خرید در پولبکهای یک روند صعودی). در مقابل، معامله شکست (Breakout Trading) یک تکنیک ورود خاص است که بر لحظه عبور قدرتمند قیمت از یک سطح کلیدی (مانند سقف یک محدوده رنج یا یک سطح مقاومت مهم) تمرکز دارد.
در حقیقت، معامله شکست اغلب به عنوان یکی از روشهای اصلی برای آغاز یک معامله در راستای استراتژی کلی ترند تریدینگ استفاده میشود، به ویژه زمانی که یک روند جدید پس از یک دوره خنثی آغاز میشود.
تفاوت مومنتوم با ترند تریدینگ چیست؟
تفاوت اصلی این دو در تمرکز و افق زمانی آنهاست. ترند تریدینگ به جهت کلی و پایدار قیمت در بازههای زمانی میانمدت تا بلندمدت توجه دارد و هدف آن همراهی با روند اصلی، حتی در طول اصلاحات موقت، است. در مقابل، مومنتوم تریدینگ (Momentum Trading) بر سرعت و قدرت حرکت فعلی قیمت در کوتاهمدت تمرکز میکند؛ معاملهگران مومنتوم به دنبال داراییهایی هستند که در روند خود، شتاب قوی دارند و تلاش میکنند از ادامه این حرکت پرقدرت، پیش از کاهش شتاب آن، سود ببرند.
چگونه با روند معامله کنیم؟
فرایند معامله با روند شامل چندین مرحله کلیدی است که باید به ترتیب انجام شوند.

اولین گام، شناسایی روند در تایم فریم معاملاتی مورد نظر شماست؛ این کار میتواند با استفاده از تحلیل ساختار بازار (بررسی سقفها و کفها) یا با کمک اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک انجام شود.
پس از تایید جهت روند (صعودی یا نزولی)، مرحله بعدی، انتخاب نقطه ورود مناسب است. معاملهگران معمولاً منتظر اصلاح قیمت (پولبک) به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی معتبر (مانند خط روند یا سطح فیبوناچی) میمانند تا با ریسک کمتری وارد معامله شوند.
پس از ورود به معامله در جهت روند، مدیریت ریسک حیاتی است. شما باید بلافاصله حد ضرر خود را در نقطهای منطقی (مثلاً کمی پایینتر از ناحیه حمایتی در روند صعودی) قرار دهید تا از سرمایه خود محافظت کنید.
گام نهایی، مدیریت معامله و خروج است. در ترند تریدینگ، هدف ماندن در معامله تا حد امکان است؛ این کار میتواند با جابجا کردن حد ضرر که به حد ضرر شناور (Trailing Stop) مشهور است، همزمان با حرکت قیمت به نفع شما، یا با تعیین حد سود در یک سطح مقاومتی قوی پیش رو، انجام شود.
بهترین زمان برای ورود به یک روند چه موقع است؟
بهترین زمان برای ورود به یک روند، معمولاً در طول یک پولبک یا اصلاح موقت قیمت است. به جای تعقیب قیمت پس از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی که ریسک ورود در سقف یا کف موقت را افزایش میدهد، معاملهگران حرفهای ترند تریدینگ منتظر میمانند. آنها اجازه میدهند قیمت در جهت خلاف روند اصلی اصلاح کند و به یک ناحیه حمایتی (در روند صعودی) یا مقاومتی (در روند نزولی) معتبر، مانند خط روند، میانگین متحرک کلیدی یا سطح فیبوناچی بازگشتی، برسد. ورود در این نقاط پس از مشاهده نشانههای ادامه روند (مانند یک کندل بازگشتی)، بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه میدهد.
نحوهی مدیریت استراتژی ترند تریدینگ
زمانی که شما وارد یک معامله شدید که قصد دارید ترند تریدینگ را در آن انجام دهید، مهمترین مسئله دنبال کردن سود و همچنین خروج از ترید است. برای دنبال کردن سود میتوانید از ترلینگ استاپ بر اساس نیازتان استفاده کنید، مثلاً طوری آن را تنظیم کنید که هر ۱۰ پیپ که معامله شما وارد سود شد، استاپ شما ۵ پیپ بالا بیایید و به این صورت بازار را دنبال کنید تا زمانی که سود بیشتری بگیرید و به صورت خودکار از بازار خارج شوید.
روش دیگر این است که حد ضرر خود را پس از صعود بازار زیر آخرین کفی که بازار ساخته بگذارید، تا زمانی که بازار روندش را تغییر نداده و برنگشته این کار را ادامه دهید. در این صورت زمانی که از بازار خارج شوید و میتوانید بیشترین حد ممکن سود بگیرید.
مدت زمان استراتژی Trend Trading چقدر است؟
به طور کلی استراتژیهای که بر مبنای شکار ترند هستند ممکن است زمانبر باشند، بخصوص اینکه بستگی دارد که شما در کدام تایم فریم باشید. اگر شما ترند را در تایم فریم ۱ دقیقه گرفته باشید ممکن است ۱ ساعته بخواهید با ترند خود همراه شوید. اما اگر ترند را در تایم فریم ۱ ساعته گرفته باشید امکان دارد که یک روند تا زمان تمام شدنش چند روز طول بکشد. به هرحال زمانی که شما وارد یکترند میشوید و آن را دنبال میکنید، تا زمانی که ترند تمام نشده و نشانههایی از شکست در آن ندیدهاید، باید با ترند همراه شوید.
استراتژی Trend Following Strategies چقدر سود میدهد؟
میزان گرفتن سود از Trend-Following بستگی به نوع مدیریت معامله و استراتژی شخصی شما دارد، اما اگر به Trend-Following مسلط شوید، معمولاً میزان سود بالاتر و بزرگتری را میتوانید نسبت به سایر روشها دریافت کنید زیرا خاصیت استراتژیهایی که بر مبنای ترند هستند این است که روند بلندی را شکار کنند.
اما میتوان گفت استفاده از استراتژی ترند تریدینگ، در مقایسه با استفاده از ربات های فارکس، سود دهی کمتری دارند. ربات های فارکس با تنظیم دقیق نقاط ورود و خروج، تصمیم گیری به دور از احساس و ترکیب چندین استراتژی سوددهی قابل توجهی دارند. از این رو خرید ربات فارکس به شما پیشنهاد میشود.